دارای 17 امتیاز و 0 نظر | بخش هنر و ادبیات | ramu.blogsky.com |
بیرازی
وین سر سبز را به سرخی زبان که باختن؟
این راز را بر خودکامه کیان که گفتن؟
حجاب بر انسانیت نتابی که هم برهنگان خجالت شایست
مهر رایی بر انسانیت که هم بر لجوجان جهالت بایست
نیست یار به شبنم و باران دِرِزمه که هیچست *
نیست هیچ به غم و پریشان غصه که هیچست
راز به دل گیر که ز خودمان بهتری نیست
ز راز نجو مگو را که ز مردمان یکی نیست
جهانی ز راز که یکی ز همه بهتر
آزادی ز آزار ناکسان که هر چه بیرازتر
* درزمیدن (Derezmidan) در فارسی خراسانی: بارش نم نم و ریز و آهسته باران، مانند: بارون دره مِدِرِزمه...
بیرازی
وین سر سبز را به سرخی زبان که باختن؟
این راز را بر خودکامه کیان که گفتن؟
حجاب بر انسانیت نتابی که هم برهنگان خجالت شایست
مهر رایی بر انسانیت که هم بر لجوجان جهالت بایست
نیست یار به شبنم و باران دِرِزمه که هیچست *
نیست هیچ به غم و پریشان غصه که هیچست
راز به دل گیر که ز خودمان بهتری نیست
ز راز نجو مگو را که ز مردمان یکی نیست
جهانی ز راز که یکی ز همه بهتر
آزادی ز آزار ناکسان که هر چه بیرازتر
* درزمیدن (Derezmidan) در فارسی خراسانی: بارش نم نم و ریز و آهسته باران، مانند: بارون دره مِدِرِزمه...