Quantcast
Channel: بی رنگی :: جدیدترین نوشته های شخصی
Viewing all articles
Browse latest Browse all 2078

بردگی انسان به دست حیوان- قسمت اول

$
0
0
دارای 10 امتیاز و 16 نظر | بخش هنر و ادبیات | azraelweblog.blogspot.com |
یه روز صبح، در سراسر دنیا وقتی آدما از خواب بیدار شدن همگی شروع کردن به جیغ کشیدن. همه از بزرگ و کوچیک فقط جیغ میزدن.
انگار دنیا زیر و رو شده بود. همه ی آدما در محاصره ی کامل حیوانات بودن. از در و دیوار خرس و گرگ و میمون و سوسمار و ببر و پلنگ و ... بود که می ریخت. کل دنیا تحت اشغال حیوانات درآمده بود. آدما با حیرت و وحشت به رفت و آمد پرنده ها و چرنده ها و خزنده ها و درنده ها نگاه میکردن. چه اتفاقی افتاده بود؟ تا شب قبل که همه چیز سرجاش بود. بهت زده و با دهنی باز بهم خیره شده بودن. گویی باور نداشتن چیزی رو که میدیدن. کمی که گذشت دوباره صدای فریادها بلند شد. همگیشون بدون استثنا لخت بودن. هر کسی سعی میکرد با دست عورتشو بپوشونه. مسخره تر از همه آخوندا و مذهبی ها بودن. زن و بچه هاشونو گذاشته بودن وسط و دورشون حلقه زده بودن که ناموسشونو از نگاه های حروم و ناپاک حفظ کنن. رندی اون وسط فریاد زد: اوی آخوند شپشو زور نزن. هیچ کس بین اینهمه حوری پری به اون اکبیریها نگاه نمیکنه.تو این هاگیر واگیر هم دست ازین خرتعصب گریهاشون برنمیدارن. انگار همه عین خودشون هیز و ناپاکن.
حیوانات اما بی توجه به قیل و قال آدما کار خودشونو میکردن. ادما ترسون و لرزون و درمانده منتظر بودن ببینن چی به سرشون میاد. خیلیاشون در حسرت از دست دادن چیزهایی که داشتند اشک میریختن و آه میکشیدن. اما چاره ای نبود. حیوانات بر انسان ها برتری پیدا کرده بودن ونوبت حکمفرمایی اونا بود.

Viewing all articles
Browse latest Browse all 2078

Trending Articles