دارای 38 امتیاز و 0 نظر | بخش تاریخ | javidiran.wordpress.com |
بنابر قول شاهنامه،هوشنگ دومین شاه ایرانزمین است.هوشنگ پدیدآورنده آهن است و جنگافزار در زمان او ساخته میشود.اوست که بر هدایت آب و استفاده از آن و کاریزکنی آگاهی یافت و با رواج آن،پیشرفتهایی در کشاورزی کردید.مهمتر از همه پیداش آهن به او منسوب شده است.
در شاهنامه فردوسی از هوشنگ چنین روایت میشود:
جهاندار هوشنگ با راى و داد/بجاى نیا تاج بر سر نهاد
بگشت از برش چرخ سالى چهل/پر از هوش مغز و پر از راى دل
چو بنشست بر جایگاه مهى/چنین گفت بر تخت شاهنشهى
که بر هفت کشور منم پادشا/جهاندار پیروز و فرمانروا
بفرمان یزدان پیروزگر/بداد و دهش تنگ بستم کمر
و زان پس جهان یک سر آباد کرد/همه روى گیتى پر از داد کرد
نخستین یکى گوهر آمد بچنگ/بآتش ز آهن جدا کرد سنگ
سر مایه کرد آهن آبگون/کزان سنگ خارا کشیدش برون
…
چو بشناخت آهنگرى پیشه کرد/از آهنگرى ارّه و تیشه کرد
چو این کرده شد چاره آب ساخت/ز دریایها رودها را بتاخت
بجوى و برود آبها راه کرد/بفرخندگى رنج کوتاه کرد
چراگاه مردم بدان بر فزود/پراگند پس تخم و کشت و درود
برنجید پس هر کسى نان خویش/بورزید و بشناخت سامان خویش
بدان ایزدى جاه و فرّ کیان/ز نخچیر گور و گوزن ژیان
جدا کرد گاو و خر و گوسفند/بورز آورید آنچه بد سودمند
ز پویندگان هر چه مویش نکوست/بکشت و بسرشان بر آهیخت پوست
برین گونه از چرم پویندگان/بپوشید بالاى گویندگان
برنجید و گسترد و خورد و سپرد/برفت و بجز نام نیکى نبرد
چو پیش آمدش روزگار بهى/ازو مر درى ماند تخت مهى
زمانه ندادش زمانى درنگ/شد آن هوش هوشنگ با فرّ و سنگ(چاپ مسکو،جلد اول،صص 33 – 35)
با مطالعه یشتها میتوانیم اطلاعات بیشتری از او بدست آوریم.بنا به نوشته یشت پنجم،هوشنگ بر بلندی کوه هرا برای ایزد اردویسور آناهیتا قربانی کرده و چنین میخواهد: «کامیابی به من ده ای نیک،ای تواناترین اردویسور ناهید،که من بر همه کشورها بزرگترین شهریار گردم».
در یشت نهم هوشنگ بر بلندی کوه برای «درواسپا» قربانی میکند و اینبار اینچنین میخواهد: «ای دْرَواسپا،ای نیک،ای تواناترین،مرا این کامیابی ارزانی دار که بر همهی دیوان مَزَندَری چیره شوم؛ که از بیم دیوان،هراسان و گریزان نشوم؛ که همهی دیوان – ناگزیر – از من هراسان و گریزان شوند و از بیم به تاریکی روی نهند(در یشتهای پانزدهم،هفدهم و نوزدهم نیز همین مضامین تکرار میشود).
در
بنابر قول شاهنامه،هوشنگ دومین شاه ایرانزمین است.هوشنگ پدیدآورنده آهن است و جنگافزار در زمان او ساخته میشود.اوست که بر هدایت آب و استفاده از آن و کاریزکنی آگاهی یافت و با رواج آن،پیشرفتهایی در کشاورزی کردید.مهمتر از همه پیداش آهن به او منسوب شده است.
در شاهنامه فردوسی از هوشنگ چنین روایت میشود:
جهاندار هوشنگ با راى و داد/بجاى نیا تاج بر سر نهاد
بگشت از برش چرخ سالى چهل/پر از هوش مغز و پر از راى دل
چو بنشست بر جایگاه مهى/چنین گفت بر تخت شاهنشهى
که بر هفت کشور منم پادشا/جهاندار پیروز و فرمانروا
بفرمان یزدان پیروزگر/بداد و دهش تنگ بستم کمر
و زان پس جهان یک سر آباد کرد/همه روى گیتى پر از داد کرد
نخستین یکى گوهر آمد بچنگ/بآتش ز آهن جدا کرد سنگ
سر مایه کرد آهن آبگون/کزان سنگ خارا کشیدش برون
…
چو بشناخت آهنگرى پیشه کرد/از آهنگرى ارّه و تیشه کرد
چو این کرده شد چاره آب ساخت/ز دریایها رودها را بتاخت
بجوى و برود آبها راه کرد/بفرخندگى رنج کوتاه کرد
چراگاه مردم بدان بر فزود/پراگند پس تخم و کشت و درود
برنجید پس هر کسى نان خویش/بورزید و بشناخت سامان خویش
بدان ایزدى جاه و فرّ کیان/ز نخچیر گور و گوزن ژیان
جدا کرد گاو و خر و گوسفند/بورز آورید آنچه بد سودمند
ز پویندگان هر چه مویش نکوست/بکشت و بسرشان بر آهیخت پوست
برین گونه از چرم پویندگان/بپوشید بالاى گویندگان
برنجید و گسترد و خورد و سپرد/برفت و بجز نام نیکى نبرد
چو پیش آمدش روزگار بهى/ازو مر درى ماند تخت مهى
زمانه ندادش زمانى درنگ/شد آن هوش هوشنگ با فرّ و سنگ(چاپ مسکو،جلد اول،صص 33 – 35)
با مطالعه یشتها میتوانیم اطلاعات بیشتری از او بدست آوریم.بنا به نوشته یشت پنجم،هوشنگ بر بلندی کوه هرا برای ایزد اردویسور آناهیتا قربانی کرده و چنین میخواهد: «کامیابی به من ده ای نیک،ای تواناترین اردویسور ناهید،که من بر همه کشورها بزرگترین شهریار گردم».
در یشت نهم هوشنگ بر بلندی کوه برای «درواسپا» قربانی میکند و اینبار اینچنین میخواهد: «ای دْرَواسپا،ای نیک،ای تواناترین،مرا این کامیابی ارزانی دار که بر همهی دیوان مَزَندَری چیره شوم؛ که از بیم دیوان،هراسان و گریزان نشوم؛ که همهی دیوان – ناگزیر – از من هراسان و گریزان شوند و از بیم به تاریکی روی نهند(در یشتهای پانزدهم،هفدهم و نوزدهم نیز همین مضامین تکرار میشود).
در