دارای 1 امتیاز و 0 نظر | بخش سیاسی | ramu.blogsky.com |
- جهالت ظالمانه بویژه از نوع جهل مرکب...
2- حماقت در بدترین شکل ممکن یعنی عدم شناخت و پذیرش آن...
3-جعل و دروغ و نیرنگ و شانتاژ و کتمان حقیقت و عدم واقع بینی...
4- سرکوب آزادی بیان و فیلترینگ و سانسور بیحد و جنایتکارانه...
5- باعث و عامل خودسانسوری از طریق ایجاد جو رعب و وحشت...
6- کیش شخصیت و عبودیت کاریزماها از رهبران و تقدس و انتقادناپذیری آنها...
7- خارج از قدرت آزادیخواه نما و در قدرت سرکوبگر آزادیخواه و قاتل و حبس و بایکوت و تبعید آنها...
8- خارج از قدرت دموکراسیخواه و در قدرت ضد دموکراسی و ضد انتخابات آزاد و ضد چند اندیشی...
9- خارج از قدرت قول آبادانی و آزادی کشورها و در قدرت نابودکننده آبادانی و آزادی با رانتخواری و فساد...
10- خارج از قدرت مدعی مبارزه با فقر و فحشا و تبعیض... و در قدرت عامل همانها...
11- خارج از قدرت مدعی مبارزه با رژیمهای استثمارگر و ظالم جهان و در قدرت عامل و دوست همانها...
12- بت پرستی و عبودیت انواع بتها از خود اشخاص تا تمثال و مجسمه بر چهرهٔ کشورها و اجبار دیگران به نمایش این بتها...
...
از جمله اینها:
بنیادگرایان/افراطیون مذهبی
سکولارها
لیبرالها
فمنیستها
سوسیالیستها
کمونیستها
فاشیستها
نازیستها
ملحدان
دینداران
بیدینان
مذهبیها
لامذهبها
سلطانیست/سلطنتطلبها
...
احتمالا خواهید گفت با این حساب همه! نه همه ولی تقریبا همه اینگونه اند! چرا؟
این سوالی است که باید پرسیده شود!
به نظر من دلیلی اصلی همان حق مطلق دانستن خود است و تبدیل شدن وسیله به هدف و هدف به وسیله!
البته موارد بخشی کمی از مصادیق انهاست و باز تکید کنم برخی از آنها در مواردی کم رنگ و برد بعضی موارد پرنگتر هستند، مثلا رژیمهای سکولار دک و پز انسانیتر دارند ولی در باطن دست کمی از مخالفان و رقبای واقعی یا ظاهری خود همچو کمونیستها و مذهبیها ندارند!
مثلا هرچند نظامات/رژیمهای امریکای شمالی و بیشتر اروپایی تحمل پذیرتر هستند ولی وقتی تا حد زیادی در داخل و به طور کلی در خارج مرزهایشان جهل و ظلمهایشان سر به فلک زده است! در وضعیت تفاوت عمده در فضای کمابیش تحمل پذیرتر در داخل آن کشورهاست وگرنه در موارد ضد بشری با رژیمها/نظامهای کمونیستی همچو کره شمالی و مذهبی- که خودتان دیگر بهتر میدانید- در رقابت آکنده جهل و ظلم علیه بشریت هستند!
- جهالت ظالمانه بویژه از نوع جهل مرکب...
2- حماقت در بدترین شکل ممکن یعنی عدم شناخت و پذیرش آن...
3-جعل و دروغ و نیرنگ و شانتاژ و کتمان حقیقت و عدم واقع بینی...
4- سرکوب آزادی بیان و فیلترینگ و سانسور بیحد و جنایتکارانه...
5- باعث و عامل خودسانسوری از طریق ایجاد جو رعب و وحشت...
6- کیش شخصیت و عبودیت کاریزماها از رهبران و تقدس و انتقادناپذیری آنها...
7- خارج از قدرت آزادیخواه نما و در قدرت سرکوبگر آزادیخواه و قاتل و حبس و بایکوت و تبعید آنها...
8- خارج از قدرت دموکراسیخواه و در قدرت ضد دموکراسی و ضد انتخابات آزاد و ضد چند اندیشی...
9- خارج از قدرت قول آبادانی و آزادی کشورها و در قدرت نابودکننده آبادانی و آزادی با رانتخواری و فساد...
10- خارج از قدرت مدعی مبارزه با فقر و فحشا و تبعیض... و در قدرت عامل همانها...
11- خارج از قدرت مدعی مبارزه با رژیمهای استثمارگر و ظالم جهان و در قدرت عامل و دوست همانها...
12- بت پرستی و عبودیت انواع بتها از خود اشخاص تا تمثال و مجسمه بر چهرهٔ کشورها و اجبار دیگران به نمایش این بتها...
...
از جمله اینها:
بنیادگرایان/افراطیون مذهبی
سکولارها
لیبرالها
فمنیستها
سوسیالیستها
کمونیستها
فاشیستها
نازیستها
ملحدان
دینداران
بیدینان
مذهبیها
لامذهبها
سلطانیست/سلطنتطلبها
...
احتمالا خواهید گفت با این حساب همه! نه همه ولی تقریبا همه اینگونه اند! چرا؟
این سوالی است که باید پرسیده شود!
به نظر من دلیلی اصلی همان حق مطلق دانستن خود است و تبدیل شدن وسیله به هدف و هدف به وسیله!
البته موارد بخشی کمی از مصادیق انهاست و باز تکید کنم برخی از آنها در مواردی کم رنگ و برد بعضی موارد پرنگتر هستند، مثلا رژیمهای سکولار دک و پز انسانیتر دارند ولی در باطن دست کمی از مخالفان و رقبای واقعی یا ظاهری خود همچو کمونیستها و مذهبیها ندارند!
مثلا هرچند نظامات/رژیمهای امریکای شمالی و بیشتر اروپایی تحمل پذیرتر هستند ولی وقتی تا حد زیادی در داخل و به طور کلی در خارج مرزهایشان جهل و ظلمهایشان سر به فلک زده است! در وضعیت تفاوت عمده در فضای کمابیش تحمل پذیرتر در داخل آن کشورهاست وگرنه در موارد ضد بشری با رژیمها/نظامهای کمونیستی همچو کره شمالی و مذهبی- که خودتان دیگر بهتر میدانید- در رقابت آکنده جهل و ظلم علیه بشریت هستند!