دارای 21 امتیاز و 0 نظر | بخش حقوق بشر | mehre1.blogfa.com |
کسی که ابرویی ندارد آبروریزیش معنی است.
کسی به هیچ دلیل و مدرکی بیش از سی سال است فردی را همراه مادرش پیش هر کس و ناکسی متهم به حرامزادگی میکند و اندکی از غیرت حداقلی نبرده دیگر آبرویی ندارد!
بارها صرفا بخاطر ظاهرم مورد تحقیر و تمسخر این ایرانیهای نجیب آریایی و البته مسلمان و شیعه قرار گرفته‌ام به اندازه هزاران بار.
بارها بخاطر مجرد بودن مورد تحقیر و تمسخر قرار گرفته‌ام و مثلاً خواسته ام برای خودم منزل و اتاقی اجاره کنم ضمن رد درخواستم با انواع الفاظ و طعنه تحقیر و مسخره کردنده‌اند مرا این ایرانیهای نجیب آریایی مسلمان و شیعه!
میگویم چرا مگر چه جرمی کرده‌ام، شاید یکی آنقدر شرایطش خاص باشد که فرد مورد نظرش پیدا نکرده و یا اصلاً دوست ندارد ازدواج کند به کسی چه ربطی دارد! چرا به چشم مجرم و خلافکار نگاه میکنید بروید تحقیق کنید حتا یک خلاف برگ جریمه رانندگی هم از من نخواهید یافت ولی خود کثافتان سرا پا خلاف و گناه هستید.
اینست گناه جوانی و مجردی من! چون به دلایل شرایط خاص ظاهری و اعتقادی و سبک زندگی‌ام مورد اذیت و آزار و تحقیر و تمیخر این ایرانیهای نجیب آریایی مسلمان و شیعه قرار میگیرم و حال حق نمیدهید اندکی هم شده از این تلنبار چنده ظلمهای ناروایی بر من رفته بازگو کنم؟
میدانم شاید هزاران یا شاید میلیونها نفر امثال من میخواهند این رنجها وستمهای ناروایی همه روزه بر انها میشود بازگو کنند! ولی به دلیل خجالت و ترسهای فراوان همچو آبروریزی و طرد از جامعه و خانوداه و دوستان و غیره جرات اعتراض و بازگو کردن ندارند!
مهرای-عاشیق آلماسى
غیر...
چو ز غِـیری بهانه گیری و دُشنامی
رَمَد ز پَستی خوی تو هر شازده و پرنیایی
ز زخم زبان تو نالان پیر و ماریایی
ز هیز تو رَنجَد هر چهر و دلربایی
برو تو ای فرومایه و پَرخاشی
که نفرت زایی ز هر گفتار و کرداری
هر از گاه ز خوی بَدَت ما را آزاری
که ز بَدکاری نیست تو را شرمساری
ز کسب معرفت همی زاید رایش انسانی
ز عقل سالم بیاید اخلاق جهانی
ز خِرَد و اخلاق تو را چنان آراستی
خوشگلدی که هر جای اُتراقی
شنگیل آوا یوردى، عاشیق آلماسى
گاهدان گئدوب، اوْردا قوْناق قالماسى
مَکُن چشمان را غمالود که آیدی
ز افروختن آذر و اسفند، نوروز بهاری
ستم برفت چو زبان را به اندیشه رایی
مهرای شد چو گل به رایحه افشانی
ز عشق، ما شدیم و غیرمان را آشنایی
ز عشق
کسی که ابرویی ندارد آبروریزیش معنی است.
کسی به هیچ دلیل و مدرکی بیش از سی سال است فردی را همراه مادرش پیش هر کس و ناکسی متهم به حرامزادگی میکند و اندکی از غیرت حداقلی نبرده دیگر آبرویی ندارد!
بارها صرفا بخاطر ظاهرم مورد تحقیر و تمسخر این ایرانیهای نجیب آریایی و البته مسلمان و شیعه قرار گرفته‌ام به اندازه هزاران بار.
بارها بخاطر مجرد بودن مورد تحقیر و تمسخر قرار گرفته‌ام و مثلاً خواسته ام برای خودم منزل و اتاقی اجاره کنم ضمن رد درخواستم با انواع الفاظ و طعنه تحقیر و مسخره کردنده‌اند مرا این ایرانیهای نجیب آریایی مسلمان و شیعه!
میگویم چرا مگر چه جرمی کرده‌ام، شاید یکی آنقدر شرایطش خاص باشد که فرد مورد نظرش پیدا نکرده و یا اصلاً دوست ندارد ازدواج کند به کسی چه ربطی دارد! چرا به چشم مجرم و خلافکار نگاه میکنید بروید تحقیق کنید حتا یک خلاف برگ جریمه رانندگی هم از من نخواهید یافت ولی خود کثافتان سرا پا خلاف و گناه هستید.
اینست گناه جوانی و مجردی من! چون به دلایل شرایط خاص ظاهری و اعتقادی و سبک زندگی‌ام مورد اذیت و آزار و تحقیر و تمیخر این ایرانیهای نجیب آریایی مسلمان و شیعه قرار میگیرم و حال حق نمیدهید اندکی هم شده از این تلنبار چنده ظلمهای ناروایی بر من رفته بازگو کنم؟
میدانم شاید هزاران یا شاید میلیونها نفر امثال من میخواهند این رنجها وستمهای ناروایی همه روزه بر انها میشود بازگو کنند! ولی به دلیل خجالت و ترسهای فراوان همچو آبروریزی و طرد از جامعه و خانوداه و دوستان و غیره جرات اعتراض و بازگو کردن ندارند!
مهرای-عاشیق آلماسى
غیر...
چو ز غِـیری بهانه گیری و دُشنامی
رَمَد ز پَستی خوی تو هر شازده و پرنیایی
ز زخم زبان تو نالان پیر و ماریایی
ز هیز تو رَنجَد هر چهر و دلربایی
برو تو ای فرومایه و پَرخاشی
که نفرت زایی ز هر گفتار و کرداری
هر از گاه ز خوی بَدَت ما را آزاری
که ز بَدکاری نیست تو را شرمساری
ز کسب معرفت همی زاید رایش انسانی
ز عقل سالم بیاید اخلاق جهانی
ز خِرَد و اخلاق تو را چنان آراستی
خوشگلدی که هر جای اُتراقی
شنگیل آوا یوردى، عاشیق آلماسى
گاهدان گئدوب، اوْردا قوْناق قالماسى
مَکُن چشمان را غمالود که آیدی
ز افروختن آذر و اسفند، نوروز بهاری
ستم برفت چو زبان را به اندیشه رایی
مهرای شد چو گل به رایحه افشانی
ز عشق، ما شدیم و غیرمان را آشنایی
ز عشق