دارای 15 امتیاز و 1 نظر | بخش اجتماعی | mehre1.blogfa.com |
هنوزم علاقهیی ندارم در مورد مسائل شخصیام در این وبلاگ حرفی بزنم، ولی گاهی پرداختن به تجربیات شخصی و محیط زندگیام را خالی از فایده نمیدانم.
از آنجا با انتخاب موضوع عقل و اخلاق جهانشمول میخواهم وبلاگنویسیام هدفمند باشد، چرا که اگر این دو موضوع بهم مرتبط و لازم و ملزوم هم، بدرستی روشنگری شود، عمده مشکلات کشور و بلکه جهان حل خواهد شد.
من از طبقه و اقشاری صحبت میکنم که شاید اکثریت مطلق ایران یعنی بیش از دو سوم جمعیت کشور را تشکیل میدهد.
یکی از نکات جالب در مسائل نوجوانان و نوجوانان اقشار فرودست جامعه، تظاهر به شجاعت و نترسی است و متاسفانه به شکل خشونتگرایی و رفتارهای هیستیریک نمود پیدا میکند.
قطعاً میبایست ریشه یابی و درمان روانشناختی از این پدیده کرد ولی برای تامل و تلنگر نکاتی بیشتر به تیپ افراد متذکر میشوم.
این تیپ افراد بسیار ادعای شجاعت و دلیری میکنند و گاهی اوقات سلاح سرد حمل میکنند و بسیاریشان حتا به کلاسهای رزمی میروند بویژه از هنگامی که حمل سلاح سرد، مجازات سنگینی بدنبال داشته است!
از آنجا عموماً این تیپ افراد از اقشار محروم کشور هستند و همیشه از وضعیت عاطفی و اقتصادی و فرهنگی خودشان گلهمند هستند و به شدت از حاکمیت و مسئولان مسئولیتناپذیر، شاکی هستند، اگر از آنها بخواهید چند خط از گله یا شکایات خود را مکتوب کنند و مثلاً در وبلاگی حتا بصورت ناشناس مطرح کنند، جرات آنرا ندارند!
در این تیپ آدمهای خشونگرا و هیستریک از طبقه فرودست، صرفاً برای آدمهای ضعیف و مظلومتر از خودشان شاخ هستند، ولی بزدلتر از آن هستند که در برابر حاکمیت و مسئولان که از عوامل اصلی بدبختی و بیچارگی آنها هستند، دو کلمه شکایت یا درد دل کنند!
آنها از جامعه فرودست فرومایه و پست و بزل و ترسویی هستند که از مظلومیت به ظالم بودن رسیدن بدون آنکه چیزی از مظلومیتشان کم شده باشد!
آانها عقدههای سرکوب شده جنسی و عاطفی و اقتصادی و فرهنگیشان... را سر افراد مثل خود یا بدتر از خود خالی میکنند و با پناه بردن به خشونت و اعتیاد و خلافکاری بخشی از این عقدهها موقتاً تسکین میدهند هر چند این تسکین کاذب است مانند شجاعتشان!
آنها پهلوان پنبههای بزدل جامعه فرودست هستند. مشتی انسان بزدل بیخاصیت که همزمان مظلوم و ظالم هستند! این قلدرهای کذایی همچو انگلهایی صرفا دردهای طبقه خود را بیشتر میکنند و راه درمان را
هنوزم علاقهیی ندارم در مورد مسائل شخصیام در این وبلاگ حرفی بزنم، ولی گاهی پرداختن به تجربیات شخصی و محیط زندگیام را خالی از فایده نمیدانم.
از آنجا با انتخاب موضوع عقل و اخلاق جهانشمول میخواهم وبلاگنویسیام هدفمند باشد، چرا که اگر این دو موضوع بهم مرتبط و لازم و ملزوم هم، بدرستی روشنگری شود، عمده مشکلات کشور و بلکه جهان حل خواهد شد.
من از طبقه و اقشاری صحبت میکنم که شاید اکثریت مطلق ایران یعنی بیش از دو سوم جمعیت کشور را تشکیل میدهد.
یکی از نکات جالب در مسائل نوجوانان و نوجوانان اقشار فرودست جامعه، تظاهر به شجاعت و نترسی است و متاسفانه به شکل خشونتگرایی و رفتارهای هیستیریک نمود پیدا میکند.
قطعاً میبایست ریشه یابی و درمان روانشناختی از این پدیده کرد ولی برای تامل و تلنگر نکاتی بیشتر به تیپ افراد متذکر میشوم.
این تیپ افراد بسیار ادعای شجاعت و دلیری میکنند و گاهی اوقات سلاح سرد حمل میکنند و بسیاریشان حتا به کلاسهای رزمی میروند بویژه از هنگامی که حمل سلاح سرد، مجازات سنگینی بدنبال داشته است!
از آنجا عموماً این تیپ افراد از اقشار محروم کشور هستند و همیشه از وضعیت عاطفی و اقتصادی و فرهنگی خودشان گلهمند هستند و به شدت از حاکمیت و مسئولان مسئولیتناپذیر، شاکی هستند، اگر از آنها بخواهید چند خط از گله یا شکایات خود را مکتوب کنند و مثلاً در وبلاگی حتا بصورت ناشناس مطرح کنند، جرات آنرا ندارند!
در این تیپ آدمهای خشونگرا و هیستریک از طبقه فرودست، صرفاً برای آدمهای ضعیف و مظلومتر از خودشان شاخ هستند، ولی بزدلتر از آن هستند که در برابر حاکمیت و مسئولان که از عوامل اصلی بدبختی و بیچارگی آنها هستند، دو کلمه شکایت یا درد دل کنند!
آنها از جامعه فرودست فرومایه و پست و بزل و ترسویی هستند که از مظلومیت به ظالم بودن رسیدن بدون آنکه چیزی از مظلومیتشان کم شده باشد!
آانها عقدههای سرکوب شده جنسی و عاطفی و اقتصادی و فرهنگیشان... را سر افراد مثل خود یا بدتر از خود خالی میکنند و با پناه بردن به خشونت و اعتیاد و خلافکاری بخشی از این عقدهها موقتاً تسکین میدهند هر چند این تسکین کاذب است مانند شجاعتشان!
آنها پهلوان پنبههای بزدل جامعه فرودست هستند. مشتی انسان بزدل بیخاصیت که همزمان مظلوم و ظالم هستند! این قلدرهای کذایی همچو انگلهایی صرفا دردهای طبقه خود را بیشتر میکنند و راه درمان را