دارای 14 امتیاز و 0 نظر | بخش سیاسی | firoznodjomi.blogspot.com |
تردیدی نیست که انتخابات از آغاز برای حکومت آیت الله ها و حجت الاسلام ها، طراحان و معماران حکومت اسلامی، مشکل آفرین بوده است. چرا که میدانیم، انتخابات ابزاری ست در خدمت بیان اراده افراد جامعه بطور مساوی و برابر که نهایتا در یک فرد، ریاست جمهوری، بازتاب مییابد. که انتخابات ویژه جامعه ایست، که فرد را فرمانفرما و خود مختار بشمار میآورد- هر چند خرد و ناچیز در برابر پروردگار و یا در جامعه بزرگ بشری. رای فرد بیانگر اراده ای ست معطوف به عقل و خرد و آزادی. فرد، فرمانفرما محسوب میشود به آن دلیل که در گزینش آزاد است. مجبور نیست که از کسی فرمان بگیرد. تسلیم اراده ای دیگری شود - هرچه قوی و زورمند - سر فرو آورده و اطاعت کند. دهان فرو بندد و سکوت اختیار نموده تن دهد مثل یک زندانی به زنجیر اسارت و بندگی.
حال آنکه حکومت اسلامی، حکومت فرمانروایی است و فرمانبری، حکومتی ست که در پیروی از آموزش های قرآنی و سنت پیامبر اسلام معماری شده است، یعنی بر اساس گفتمان فرمانروایی و فرمانبری. در گفتمان اسلام، فرد هستی ندارد. فرد موجود ناچیزی ست از "امت "، جزئی از کل، تابع، و وابسته ،همچنانکه بنده به خداوند و رعیت به ارباب وابسته است. هم چنانکه خداوند، الله، یکتا و یگانه است، فرمانروا نیز یکی است و بی همتا و بدنه جامعه، از بالا تا پائین، برغم اختلاف مرتبه در ساختار قدرت و ثروت و منزلت، و نیز اختلافات گوناگون دینی، قومی، محلی و منطقه ای ، طبقاتی و راه روش زندگی، همگان فرمانبر اند، یکسان، یک جور، همرنگ و همآهنگ. کثرت در وحدت حل و نا پدید میگردد، وحدتی که در فرمانروای یکتا و یگانه، بالاتر و برتر از دیگران تبلور مییابد. اینجاست که ولایت خود را با ملت یکی میپندارد.
تردیدی نیست که انتخابات از آغاز برای حکومت آیت الله ها و حجت الاسلام ها، طراحان و معماران حکومت اسلامی، مشکل آفرین بوده است. چرا که میدانیم، انتخابات ابزاری ست در خدمت بیان اراده افراد جامعه بطور مساوی و برابر که نهایتا در یک فرد، ریاست جمهوری، بازتاب مییابد. که انتخابات ویژه جامعه ایست، که فرد را فرمانفرما و خود مختار بشمار میآورد- هر چند خرد و ناچیز در برابر پروردگار و یا در جامعه بزرگ بشری. رای فرد بیانگر اراده ای ست معطوف به عقل و خرد و آزادی. فرد، فرمانفرما محسوب میشود به آن دلیل که در گزینش آزاد است. مجبور نیست که از کسی فرمان بگیرد. تسلیم اراده ای دیگری شود - هرچه قوی و زورمند - سر فرو آورده و اطاعت کند. دهان فرو بندد و سکوت اختیار نموده تن دهد مثل یک زندانی به زنجیر اسارت و بندگی.
حال آنکه حکومت اسلامی، حکومت فرمانروایی است و فرمانبری، حکومتی ست که در پیروی از آموزش های قرآنی و سنت پیامبر اسلام معماری شده است، یعنی بر اساس گفتمان فرمانروایی و فرمانبری. در گفتمان اسلام، فرد هستی ندارد. فرد موجود ناچیزی ست از "امت "، جزئی از کل، تابع، و وابسته ،همچنانکه بنده به خداوند و رعیت به ارباب وابسته است. هم چنانکه خداوند، الله، یکتا و یگانه است، فرمانروا نیز یکی است و بی همتا و بدنه جامعه، از بالا تا پائین، برغم اختلاف مرتبه در ساختار قدرت و ثروت و منزلت، و نیز اختلافات گوناگون دینی، قومی، محلی و منطقه ای ، طبقاتی و راه روش زندگی، همگان فرمانبر اند، یکسان، یک جور، همرنگ و همآهنگ. کثرت در وحدت حل و نا پدید میگردد، وحدتی که در فرمانروای یکتا و یگانه، بالاتر و برتر از دیگران تبلور مییابد. اینجاست که ولایت خود را با ملت یکی میپندارد.